اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گوهر کشیدن

نویسه گردانی: GWHR KŠYDN
گوهر کشیدن . [ گ َ / گُو هََ ک َ /ک ِ دَ ] (مص مرکب ) حمل کردن گوهر. گوهرکشی . || مجازاً اشک فراهم کردن گریستن را :
بی چراغ روی او ای دیده تر مژگان مکن
روز ما بی او سیاه است و تو گوهر میکشی .

ملاقاسم مشهدی (از بهار عجم ).


- گوهر در چیزی کشیدن ؛ گوهر در رشته کشیدن . (از بهار عجم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.