اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گوی باختن

نویسه گردانی: GWY BAḴTN
گوی باختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) گوی بازی کردن . بازی کردن با گوی و چوگان :
اسب در میدان رسوایی جهانم مردوار
بیش از این در خانه نتوان گوی و چوگان باختن .

سعدی .


رجوع به چوگان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.