اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گیان

نویسه گردانی: GYAN
گیان . (اِ) عناصر اربعه باشد. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 312) :
باد باقی به دولت و عمرش
تا موالید و این گیان برجاست .

ابوالمعالی (از فرهنگ شعوری ).


مخصوص به این فرهنگ است . ظاهراً مصحف کیانا باشد. رجوع به کیانا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
گیان . (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان پایین شهرستان نهاوند. واقع در 12هزارگزی باختر شهر نهاوند و 8هزارگزی جنوب رودخانه ٔ گاماسیاب . محلی جلگه و هوا...
گیان . (اِخ ) یا سرآب گیان ، رودی است در دهستان سفلای نهاوند. (یادداشت به خط مؤلف ).
این نام در اوستایی: گَیَه gaya؛ در پارتی، سغدی، مانوی و پهلوی: گیان gyān و به معنی جان، روح، روان است. ***فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.