گیتی نمای . [ ن ُ
/ ن ِ
/ ن َ ] (نف مرکب ) نمایان کننده ٔ گیتی . نشان دهنده ٔ جهان . || کنایه از آیینه ٔ سکندری باشد که به حکم اسکندر مقدونی ساخته شد. (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || کنایه از جام جهان نمای باشد. رجوع به جام جهان نمای و جام گیتی نمای شود.
-
جام گیتی نمای ؛ جام جهان نما
: ز کیخسرو آن جام گیتی نمای
که احکام انجم در او یافت جای .
نظامی .
نظر کن در این جام گیتی نمای
ببین آنچه خواهی ز گیتی خدای .
نظامی .
فرومانده در کنج تاریک جای
چه دریابد از جام گیتی نمای .
سعدی .