گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گیج شدن نویسه گردانی: GYJ ŠDN گیج شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دست و پا گم کردن . حیران شدن . خود را گم کردن : گیج شده ست این سر من این سر سرگشته ٔ من تا که ندانم پسرا که پسرم یا پدرم .مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی گیج و گنگ شدن گیج و گنگ شدن . [ ج ُ گ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) حیران و بیزبان شدن . سرگشته و خاموش گشتن . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود