اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گیر

نویسه گردانی: GYR
گیر. (اِمص ) بیشتر با مشتقات مصدر کردن و داشتن صرف شود. از گرفتن به معنی بسته شدن و ممنوع شدن باشد. سد و مانع راه چیزی شدن :یک سنگ در راه آب گیر کرده و آب به خانه ٔ ما نمی آید. سیلاب راه را برده بود، اتومبیل ما گیر کرد. (فرهنگ نظام ). || در اصطلاح طب سده باشد و آن منعی است که در مجرای غذا واقع شود تا فضول عبور نتواندکردن . سده در شکم . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به سده شود. || قوت . نیرو. استقامت . گیرنده . اخذ و قبض و گرفتگی و قوت و قدرت گرفتن و ضبط. (از ناظم الاطباء): دستم از زور سرما گیر ندارد که چیزی رابلند کنم . (فرهنگ نظام ). گیر از انگشتانم رفته است .یا فلان گیر ندارد که بر پا خیزد (در تداول مردم قزوین )؛ یعنی نیرو و قدرت ندارد. یا گویند این نخ یا طناب گیر ندارد؛ یعنی استواری و استقامت نتواند داشت وپوسیده است . || (ن مف مرخم ) گرفتار. مقید.اسیر. و در این معنی با مشتقات مصدر شدن صرف شود.
- گُردگیر ؛ گرفتار گُرد. اسیر پهلوان . مقیدشده به قید مردی دلیر و گنداوَر :
گمانشان چنان بد که شد گردگیر
سرشک همه خون شد و رخ زریر.

اسدی .


|| (نف مرخم ) گیرنده . گاه کلمه ٔ «گیر» در معنی گیرنده به آخر کلمه ای مزید گردد و افاده ٔ نعت فاعلی یا مفعولی مرکب و یا معنی خاصی نظیر معنی اسمی و غیره کند چون : آبگیر. آتشگیر. آرامگیر. آفاقگیر. آفتابگیر. آمارگیر. اژدهاگیر. اندازه گیر. اندیشه گیر. اقلیم گیر. ایاره گیر. باجگیر. بادگیر. بارگیر. بازگیر. برق گیر. بهاگیر. بهانه گیر. پتگیر. پیشگیر. پیلگیر. تلگیر. تختگیر. تیغگیر. جلابگیر. جام گیر. جای گیر. جن گیر. جهانگیر. چاشنی گیر. چانه گیر. حرفگیر. حلقه گیر. خداگیر. خانه گیر. خرده گیر. خریدارگیر. خیزگیر. خشمگیر.خونگیر. خویگیر. داروگیر. دامنگیر. دستگیر. دلگیر. دندان گیر. دیرگیر. دهرگیر. دورگیر. راهگیر. رزم گیر. رشوه گیر. روباه گیر. روزه گیر. زبون گیر. زمین گیر. زنهارگیر. سخت گیر. سست گیر. سهل گیر. شاه گیر. شبگیر. شست گیر. شمشیرگیر. شهرگیر. شیرگیر. شماره گیر. صیدگیر. ضرب گیر. عالم گیر. عرق گیر. عیارگیر. عیب گیر. غافل گیر. غلطگیر. فالگیر. قلم گیر. کاموس گیر. کشتی گیر. کشورگیر. کفگیر. کمانگیر. کناره گیر. کوپال گیر. گردگیر. گرزگیر. گل گیر. گلوگیر. گوشگیر. گوشه گیر. گه گیر. مارگیر. مردگیر. مگس گیر. مرغگیر. میراث گیر. ناخن گیر. نخجیرگیر. نمک گیر. واگیر. وشمگیر. هنگامه گیر. هواگیر. یادگیر. یخ گیر. رجوع به هریک از این کلمات در جای خود شود.
|| (فعل امر) امر از گرفتن ، در همه ٔ معانی . و از آن جمله در معنی فرض کردن و گمان بردن و تصور کردن و پنداشتن ،و در این معنی مستقل گونه به کار رود :
دنیا به مراد رانده گیر آخر چه
واین نامه ٔ عمر ۞ خوانده گیر آخر چه
گیرم که به کام دل بمانی صد سال
صد سال دگر بمانده گیر آخر چه .

(از المعجم چ 1 مدرس رضوی ص 335).


گیر که گیتی همه چنگ است و نای
گیر که گیتی همه ماه است وهور.

انوری .


رجوع به گرفتن شود.
|| (اِ) بمعنی اءُرغ است و آن تیزی و تلخی باشد که در مغز بادام و پسته و گردکان و امثال آن بهم رسد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به أرغ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
سخت گیر. [ س َ ] (نف مرکب ) سخت گیرنده . آزمند و حریص . (ناظم الاطباء) : هر که در کار سخت گیر شودنظم کارش خلل پذیر شود. نظامی .مشو در حساب جها...
شاه گیر. (نف مرکب ) گیرنده و اسیرکننده ٔ پادشاه . (ناظم الاطباء) : گر او را کمندی بود ماه گیرمرا هم کمندی بود شاه گیر.نظامی .|| (ن مف مرکب ) ک...
شست گیر. [ ش َ ] (نف مرکب ) شست گر. تیرانداز و کماندار. (ناظم الاطباء). کماندار و تیرانداز. (آنندراج ). تیرانداز. (غیاث اللغات ) : اگر خسرو شست میر...
شکن گیر. [ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) مواج . پر از امواج . متلاطم . پر از چین و تاب . (یادداشت مؤلف ) : در او آبگیری به پهنای باغ شناور در آب شکن گ...
عرق گیر. [ ع َ رَ ] (نف مرکب ) عرق گیرنده . آنکه عرق نباتات معطر یا دوائی به تقطیر گیرد، چون عرق بیدمشک و عرق کاسنی و عرق بید، یا گلاب از...
عیب گیر. [ ع َ / ع ِ ] (نف مرکب ) عیب گیرنده . عیب شمارنده . منسوب به خطا و گناه و نقص کننده . رجوع به عیب گرفتن شود.
غلط گیر. [ غ َ ل َ ] (نف مرکب ) ناقد. نقدکننده . || مصحح . تصحیح کننده . آنکه نوشته و گفته ٔ دیگران را تصحیح کند.
فال گیر. (نف مرکب ) فالچی .فال گو. زاجر. (یادداشت بخط مؤلف ). شخصی که ادعای اخبار از مستقبلات کند به توسط احضار اموات و سؤال نمودن از ایشا...
فیل گیر. (نف مرکب ) پیل گیر. (فرهنگ فارسی معین ). آنکه پیل را گیرد و رام کند، یا بر پیل غلبه کند در نبرد. پیل افکن . رجوع به فیل افکن شود.
کام گیر. (نف مرکب ) مخفف کام گیرنده . رجوع به کام گیرنده و گیرنده ٔ کام شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۹ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.