گیس بریده
نویسه گردانی:
GYS BRYDH
گیس بریده . [ ب ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گیسوبریده . زنی که به جرم تبهکاری یا جز آن گیسوان او را بریده باشند. لیکن در تداول امروز آن شدت معنی را از دست داده است و حتی زنان به خود نیز میگویند: من گیس بریده چرا این کار را کردم . و در تداول عام دشنام مانندی است به کنایه زنان را. چه بریدن گیسو یکی از جزاهای زانیه بوده است .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.