اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گیسوان دیده

نویسه گردانی: GYSWʼN DYDH
گیسوان دیده . [ ن ِ دی دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از مژگان چشم باشد. (بهار عجم ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
افسرد آتش دل و آب سرشک ماند
بر گیسوان دیده خضاب سرشک ماند.

طالب آملی (از بهار عجم ).


مؤلف بهار عجم گوید: ملا ابوالبرکات منیر بر این لفظ اعتراض دارد که هیچ گوش گیسوان دیده نشنیده و این اگر چه از جهت استعاره که منظور طالب آملی در این مطلع است درست باشد لیکن اگر مراد از آن مژگان باشد بی تکلف درست میشود و تشبیه تازه ای بهم میرسد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.