اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لا

نویسه گردانی: LA
لا.(فعل امر) مخفف لای ، امر از لاییدن . || (نف مرخم ) مخفف لاینده . هرزه لا، هرزه گو، پرگو. (برهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
لا و لاکرامة. [ وَ ک َ م َ ] (ع صوت مرکب ) چون سؤال یا خواهش کسی را رد کردن خواهند بدرشتی ، در جواب او گویند لا و لا کرامة : گفتند اگر رأی ...
لاحول و لا قوت . [ ح َ ل َ وَ ق ُوْ وَ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) مختصر لاحول و لاقوّة الاّ باﷲ العلی العظیم است و گاه در مقام اعتراض و برای نشان ...
یک لا. [ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف . (از ناظم الاطباء). || که آسترندارد. یک تو. بی آستر. (یادداشت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نیم لا. (ص مرکب ) نیم باز. (یادداشت مؤلف ).- نیم لا کردن در ؛ در را نیم باز گذاشتن . اندکی باز کردن .
لا سال . (اِخ ) ۞ آنتوان دو. نویسنده ٔ فرانسوی . مولد حدود سال 1388 و وفات پس از سال 1462 م .
لا سال . (اِخ ) ۞ رُبرت کاولیه ، سیور دو. جهانگرد فرانسوی . مولد روئن حدود سال 1640 و وفات 1687. وی لوئیزیان و مسیر می سی سیپی را کشف کرده ا...
لا سال . (اِخ ) ۞ فردینان . یکی از مؤسسین سوسیالسیم آلمان . مولد برسلو. مقتول در جنگ تن بتن . (1825-1864 م .).
لا سال . (اِخ ) ۞ سن ژان باپتیست دو. نام شانوان ریمس . مولد ریمس . وی مؤسس جمعیت برادران مکاتب مسیحی است . (1651-1719 م .).
لا بار. (اِخ ) ۞ ژان فرانسوا شوالیه دو. نام اصیل زاده ٔ فرانسوی مولد آبّه ویل (1747-1766 م .).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.