گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لابه کردن نویسه گردانی: LABH KRDN لابه کردن . [ ب َ / ب ِ ک دَ ] (مص مرکب ) لابه ساختن . زاری و خواهش کردن : کرد عیسی لابه ایشان را که این دائم است او گم نگردد از زمین . مولوی .پیش کمان ابرویش لابه همی کنم ولی گوشه کشیده است از آن گوش به من نمیکند.حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه واژه معنی زبان لابه کردن زبان لابه کردن . [ زَ ب َ / ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به زاری چیزی خواستن . لابه کردن : سبزه زبان لابه کرد شمعصفت پیش بادتا دهدش زینهار زآت... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود