گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لادن نویسه گردانی: LADN لادن . [ دِ ] (اِخ ) یکی از سه شعبه ٔ مشرقی رود گنگ .(تحقیق ماللهند ص 131) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی لادن لادن . [ دَ ] (اِ) لاذَن . عنبر عسلی . جنسی بود از معجونات و عطربرسان دوشاب . سیاه و خوشبوی بود (نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی ). جنسی است از معجو... لادن لادن . [ دَ ] (اِ) در معنی امروزی لادن نام قسمی گل است ۞ از خانواده ٔ تروپئولاسه ۞ . دارای ساقه ٔ نازک و خزنده و برگهای گرد و گلهای کم... لادن لادن . [ دَ ] (اِخ ) نام رزمگاهی که جنگ هومان با گودرز بدانجا بوده است : بدو گفت گیو ای فرومایه مردز لادن چه گوئی و روز نبردنه مردی بد ... لادن لادن . [ دَ ] (اِخ ) از نواحی شرقی زاهدان در جنوب غربی میرجاوه . و شاید لادن شاهنامه همین لادن باشد. فروقودی لادن فروقودی لادن . [ ] (اِ) دوایی است حریف و خوشبو و گفته اند نباتی است شبیه به خامالادن اسود و بیخ آن طولانی ، سبک و عریض و بوی آن تند شبی... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود