اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لاف آوردن

نویسه گردانی: LAF ʼAWRDN
لاف آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) بزرگ منشی نمودن . تکبر :
پیاده شود مردم رزمجوی
سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی .

فردوسی .


جواب داد که با ما سخن دراز مکن
میار لاف و بهانه مجوی و قصه مخوان .

سلمان ساوجی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.