اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لاف پیمودن

نویسه گردانی: LAF PYMWDN
لاف پیمودن . [ پ َ / پ ِ دَ ] (مص مرکب ) لاف زدن :
چه عذر خواهم از این لافها که پیمودم
که طبع من چو فلان است و خاطرم بهمان .

کمال اسماعیل .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.