اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لانه کردن

نویسه گردانی: LANH KRDN
لانه کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آشیان گرفتن . جای ساختن . منزل گزیدن . مسکن گرفتن :
شنیدم که مردی غم خانه خورد
که زنبور بر سقف آن لانه کرد.

سعدی .


خود گلشن بخت است این یارب چه درخت است این
صد بلبل مست اینجا هر لحظه کند لانه .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.