لپه . [ ل َپ ْ پ َ
/ پ ِ
/ ل َ پ َ
/ پ ِ ] (اِ)
۞ هر یک از دو قسمت بعض حبوب چون نخود و لوبیا و غیره بطور عموم و نخود سیاه بالخصوص . فلقة. پوست کنده و دونیم شده ٔ نخود سیاه .
-
لپه باقلا ؛ باقلای پوست کنده و دو نیمه شده .
-
لپه ٔ نخود ؛ هر یک از دو قسمت پوست کنده و جدا شده ٔ نخود.
|| هر یک از دو نیمه ٔ تنه ٔ درخت که از درازا برند. || برگهای اولیه ٔ نبات پس از ایجاد ساقه ٔ اولیه نبات جدید در جنین نباتی . وجود تعداد این لپه ها مایه ٔ امتیاز نباتات دولپه ای از یک لپه ای است . (گیاه شناسی ثابتی ص
508). || صاحب آنندراج گوید: موج و با لفظ زدن مستعمل . میرزا طاهر وحید راست در تعریف نخودپز
: ز سوز دل خود نیایم بخود
چو دریا زند لپه این یک نخود
۞ .
و احتمالاً در این معنی دگرگون شده ٔ لَپّر باشد. رجوع به لپر زدن شود.