لج بازی
نویسه گردانی:
LJ BAZY
لج بازی . [ ل َ ] (حامص مرکب ) عمل لج باز. لجوجی . ستیهندگی . لجاجت . لجاج . لج . ستیزه کاری . خیرگی .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه
لج بازی کردن . [ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ستیهیدن . لجاج کردن . ستیزه کردن .
لج و لجبازی . [ ل َ ج ُ ل َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . رجوع به لج و رجوع به لجبازی شود.