گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لشکر کردن نویسه گردانی: LŠKR KRDN لشکر کردن . [ ل َ ک َ ک َدَ ] (مص مرکب ) تجنید. سپاه گرد آوردن : دگر چه چاره کنم باز عشق لشکر کردبه تیغ قهر دل خسته را مسخر کرد.مجد همگر. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود