لطف ا
نویسه گردانی:
LṬF ʼ
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) بیان تیمور. از ملازمان شاهرخ بود و از جانب وی پس از ورود شاهرخ به اصفهان مأمور ضبط اموال فارس گشت . (حبیب السیر جزء سیم از ج 3 ص 190).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پَدیان padyān (پیشوند قید ساز مانوی پد با واژه ی پهلوی و سغدی یان یعنی لطف) یانیها yānihā (پهلوی)*** فانکو آدینا...
لطفاً. [ ل ُ فَن ْ ] (ع ق ) از روی لطف . به لطف .