لطف ا
نویسه گردانی:
LṬF ʼ
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) مصری . طبیب بود و او راست : تصریح فی شرح التلویح و کتاب تلویح از فخرالدین خجندی است .
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پَدیان padyān (پیشوند قید ساز مانوی پد با واژه ی پهلوی و سغدی یان یعنی لطف) یانیها yānihā (پهلوی)*** فانکو آدینا...
لطفاً. [ ل ُ فَن ْ ] (ع ق ) از روی لطف . به لطف .