اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لطیفه گو

نویسه گردانی: LṬYFH GW
لطیفه گو. [ ل َ ف َ / ف ِ ] (نف مرکب ) لطیفه سرا. لطیفه گوی . رجوع به لطیفه و لطیفه گوی شود :
گفتم سخن تو گفت حافظ گفتا
شادی همه لطیفه گویان صلوات .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.