اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لعل رگ دار

نویسه گردانی: LʽL RG DʼR
لعل رگ دار. [ ل َ ل ِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از لعل معیب و داغدار :
شود چون خواهش پیمانه نوشی چشم مستش را
کند رگدار موج باده لعل می پرستش را.

میرزا معز فطرت (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.