اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لعل فشان

نویسه گردانی: LʽL FŠAN
لعل فشان . [ ل َ ف َ /ف ِ ] (نف مرکب ) فشاننده و پاشنده ٔ لعل :
پای سهیل از سر نطع ادیم
لعل فشان بر سر در یتیم .

نظامی .


|| از صفات ساقی است . (آنندراج ). ساقی باده ریز :
لعل فشان ساقی زرین کمر
گشته چو خورشید فلک لعل گر.

میرخسرو (از آنندراج ).


|| شیرین زبان .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.