اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لعل قبا

نویسه گردانی: LʽL QBA
لعل قبا. [ ل َ ق َ ] (ص مرکب ) دارای قبای لعل رنگ . دارای قبای سرخ :
ترا میان سران کی رسد کله داری
ز خون حلق تو خاکی نگشته لعل قبا.

خاقانی .


چشم خونین همه شب قامت شب پیمایم
تا ز خون جگرش لعل قبا آرایم .

خاقانی .


بس کز آتش سری و بادکلاهی فلک
برسر خاک ز خون لعل قبائید همه .

خاقانی .


سرخ سواری به ادب پیش او
لعل قبایی ظفراندیش او.

نظامی .


صاحب برهان و هم آنندراج آرند: لعل قبا معروف است که به او جامه ٔ قرمزی باشد و کنایه از خون هم هست که به عربی دم گویند و کنایه از جگر باشد و شراب انگوری لعلی را نیز گویند، چنانکه ازبنگ ، سبزقبا.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.