لقمه از آهن چشیدن
نویسه گردانی:
LQMH ʼZ ʼAHN CŠYDN
لقمه از آهن چشیدن . [ل ُ م َ
/ م ِ اَ هََ چ َ دَ ] (مص مرکب ) لقمه ٔ آهن چشیدن . کنایه از زخم خوردن است . (آنندراج )
: آنکه سرش زرکش سلطان کشید
بازپسین لقمه ز آهن چشید.
نظامی .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.