اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لک زدن

نویسه گردانی: LK ZDN
لک زدن . [ ل َ زَ دَ ] (مص مرکب ) نقطه یا نقطه نقطه رنگ رسیدگی در انگور و خرما و جز آن پدید آمدن ، و عرب لک زدن خرما را توکیت گوید. رسیدن و پخته شدن نقطه ای از میوه . جزئی از آن شیرین شدن . پیدا آمدن رسیدگی و شیرینی در جزئی از میوه و پیدا آمدن لک در انگور، یعنی شیرین و شفاف شدن نقطه ای از حب انگور و خال افتادن در آن . لک افتادن در آن . انگور در هفدهم لک میزند (گویا هفدهم سرطان ). || لک زده بودن دل یا جگر برای چیزی یا پول ؛ سخت دوستدار و مشتاق آن بودن . بسیار خواهان آن بودن . نهایت آرزومند آن بودن . || پیدا آمدن نقطه ای بگردیده و گندیده در میوه چون خربزه و هندوانه و جز آن . لک برداشتن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.