گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لمس شدن نویسه گردانی: LMS ŠDN لمس شدن . [ ل َ ش ُ دَ] (مص مرکب ) ۞ فالج گونه شدن . بی حس و بی حرکت ارادی گشتن اندامی . لَس شدن . بی حس و حرکت شدن عضوی : دستم لمس شده است ؛ حرکت نمیکند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود