اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لنگری

نویسه گردانی: LNGRY
لنگری . [ ل َ گ َ ] (حامص )عمل مقیم ساختن به جائی یا متوقف کردن :
آسمان در کشتی عمرم ندارد جز دو کار
گاه شادی ، بادبانی گاه محنت ، لنگری .

انوری .


|| (ص نسبی ) منسوب به لنگر. صوفیه واخیه و ارباب فتوت . اهل لنگر.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
لنگری . [ ل َگ َ ] (اِ) بشقاب مانند بسیار بزرگ که در آن پلاو کنندو آن نسبت به لنگر صوفیان و فتیان است که این ظرف در آنجا به کار برده میش...
کعب لنگری . [ ک َ ب ِ ل َ گ َ ] (اِخ ) نام شخصی است که نهایت حریص در خوردن بود و طمع بسیار داشت (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.