لنگ زدن
نویسه گردانی:
LNG ZDN
لنگ زدن . [ ل َ زَ دَ ] (مص مرکب ) لنگیدن در عمل یا کار یا سخن (؟) : او نیز عریان و مجذوب بود. غایتش آنکه گاهی معقول میگفت و با مردم حرف میزد، اما گاهی لنگی میزد و لاابالی میگردید. (مزارات کرمان ص 192).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
لنگ بره بر لنگ زدن . [ ل ِ ب َرْرَ / رِ ب َ ل ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) گریختن . (غیاث ).