اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لوح تعلیم

نویسه گردانی: LWḤ TʽLYM
لوح تعلیم . [ ل َ / لُو ح ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تخته ٔ تعلیم . (آنندراج ) :
ز خط سبزه خاکش لوح تعلیم
کشیده جوی آبش جدول از سیم .

جامی .


تا نیابم در سخن میدان نمی آیم به حرف
همچو طوطی لوح تعلیم است همواری مرا.

صائب .


و رجوع به لَوح شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.