گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لوله کردن نویسه گردانی: LWLH KRDN لوله کردن . [ لول َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ۞ درنوشتن . پیچیدن . نوردیدن . درنوردیدن . طی ّ. درپیچیدن ، چنانکه کاغذ را. لف ّ. مقابل باز کردن و گستردن ،چون طوماری کردن . || حب ّ کردن : عبکة؛ پِسْت لوله کرده . حبکة؛ پِسْت لوله کرده . (منتهی الارب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی لوله کشی کردن لوله کشی کردن . [ لو ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نصب کردن لوله . لوله های فلزین و غیره در کویهاو خانه ها قراردادن ، راندن و بجریان... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. ناشناس ۱۳۹۶/۰۲/۲۳ 0 0 لوله کردن معادل همان حمله گاز انبری است برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود