اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماحی

نویسه گردانی: MAḤY
ماحی . (ع ص ) محو کننده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (غیاث ). سترنده ٔ کفر. (مهذب الاسماء) (دهار). نیست و نابود کننده . (آنندراج ) (غیاث ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
جمشید ماهی . [ ج َ ] (اِ مرکب ) جمشید ماهی گیر. کنایه از بودن آفتاب است در برج حوت . || (اِخ ) کنایه از سلیمان علیه السلام هم هست . || یو...
ماهی خاکی . (اِ مرکب ) حشره ٔ خرد به درازای خرخاکی و تندروتر از آن لیکن به اندام ماهی ، که در خانه ها دیده می شود با رنگی نقره ای یعنی سپ...
ماهی دندان . [ دَ ] (اِ مرکب ) دندان قسمی از ماهی که از آن قبضه ٔ کارد و شمشیر سازند. (ناظم الاطباء).
ماهی روبان . (اِخ ) شهری است از ناحیت پارس اندر میان آب نهاده چون جزیره ای ، جائی خرم است و بارگاه همه ٔ پارس است . (حدود العالم ). در سف...
ماهی رویان . (اِخ ) جوالیقی در المعرب ذیل مهرقان آرد: این کلمه معرب ماهی رویان است و در حاشیه ٔ همان کتاب آمده : رویان در نسخه ٔ اصل بدون ...
ماهی زهرج . [ زَ رَ ](معرب ، اِ مرکب ) ۞ داروی ماهی . سم السمک . ماهی زهره و آن را در دواها نیز به کار برند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ن...
ماهی زهره . [ زَ رَ / رِ ](اِ مرکب ) پوست بیخ گیاهی است بغایت سیاه مانند جگرماهی و آن را به عربی سم السمک و شیکران الحوت خوانند اگر قدری...
ماهی شناسی . [ ش ِ ] (حامص مرکب ) ۞ شعبه ای از جانورشناسی که درباره ٔ ماهیها و انواع آن بحث می کند. (از لاروس ).
ماهی پرنده [نجوم] صورت فلکی کم‌فروغی در آسمان جنوبی (southern sky) که پرنورترین ستارۀ آن از قدر 3/8 است. 'Volans, Vol, Flying Fish ولانز صورتی است فلک...
ماهی‌شناسی کاربردی دانش نوینی در گسترهٔ علوم محسوب می‌گردد که علاوه بر پرداختن به چگونگی زیست ماهی، با علوم کاربردی و اجرایی نیز در ارتباط می‌باشد[۱][...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۱ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.