اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماد

نویسه گردانی: MAD
ماد. (اِخ ) نام قومی است آریایی ایرانی نژاد که در ابتدای قرن هفتم یاآخر قرن هشتم قبل از میلاد مسیح دولت ماد را تأسیس کردند و نخستین پادشاه این قوم دیوکس (708-655 ق .م ) و آخرین پادشاه آسیتاگس (584-550 ق .م ) است . این سلسله به دست کورش هخامنشی منقرض شد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). مادها مردمانی آریایی و ساکن سرزمینهای جنوبی آذربایجان و اطراف همدان بودند که بنا بعقیده ٔ مورخان پیش از هزاره ٔ اول ق .م . از راه قفقاز به ایران آمدند و در آنجا ساکن شدند. این قوم در اواخر قرن 8 ق .م . یا اوایل قرن 7 ق .م . دولت ماد را تشکیل دادند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
معد.[ م َ ع َدد ] (ع اِ) پهلو. (منتهی الارب ). پهلو از انسان و جز انسان و تثنیه ٔ آن معدان است . (از اقرب الموارد). || شکم . (منتهی الارب ) ...
معد. [ م َ ع ِ / م ِ ع َ ] (ع اِ) ج ِ معدة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به معدة شود.
معد. [ م َ ] (ع اِ) خصیةالثعلب را گویند. (برهان ) (آنندراج ). دارویی که آن را سعلب و یا خصیةالثعلب نامند. (ناظم الاطباء). خصی الثعلب است . (تحف...
معد. [ م ُ ع ِدد ] (ع ص ) آماده و تیار کننده . (غیاث ) (آنندراج ). آن که آماده و مهیا می کند و مرتب می سازد. (ناظم الاطباء). آماده کننده . مهیا...
معد. [ م ُ ع َدد ] (ع ص ) آماده و تیارشده . (آنندراج ) (غیاث ). آماده و مهیا کرده شده . (ناظم الاطباء). آماده . مهیا. ساخته . مستعد. (یادداشت به...
معد. [م َ ع َدد ] (اِخ ) قبیله ای است که زندگی خشن و سختی داشته اند. (از اقرب الموارد). اسم جمعی است که بر بعضی از قبایل عرب خاصه بر قب...
معد. [ م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن ابی الفتح نصراﷲبن رجب معروف به ابن صیقل جزری ، مکنی به ابی الندی و ملقب به شمس الدین ، صاحب «المقامات الز...
معد. [ م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن عدنان . پدر قبیله ای است . (منتهی الارب ). نام جد نوزدهم حضرت پیغمبر است . (انساب سمعانی ص 6). از نسل اسماعیل ...
معد. [ م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن علی ، مکنی به ابوتمیم : بیرون برد از سر بدان مفتعلی شمشیر خداوند معدبن علی . ناصرخسرو.و رجوع به ابوتمیم معدبن ...
معد. [م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن منصور ۞ بن قائم بن مهدی عبیداﷲ فاطمی عبیدی ، ملقب به المعزلدین اﷲ (معز فاطمی ) صاحب مصر و افریقیه (319-365 هَ....
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۶/۰۷/۲۴
0
0

نامهای باستانی برخی نواحی میانی ماد در کتیبه های آشوری (همراه با نام معادلهای کنونی محتمل آنها) بیت ایشتار (طراز ناهید/تیراز ناهید= پرستشگاه نیرومند ناهید (معصومه) یا محل ناپدید شدن ناهید [در سمت قم])، بیت کاپسی (قم)، تادی روتا (تفرش)، سیبور (ساوه)، گیزین
کیسی (قزوین)، اورننا (فرمیهن)، گوکی ننا (گرکان)، کار زیبرا (گازران) و ساکسوکنو (ساروق). نامهای کهن مناطق کردستان در کتیبه های آشوری مربوط به لشکرکشی ها به ماد بین منطقۀ توپلیاش (دره دیاله) و منطقۀ پارسوا (ناحیۀ اردلان و حوالی آن) به مرکزیت نیکور (ننور) از
ناحیه ای به نام تیل تارانزای نام برده شده است که به وضوح یادآور کلاترزان کردستان است. در آن سمت از نواحی به اسامی بیت همبان (کامیاران)، بیت سومورزو (سنقر)، بیت باروآ (قروه)، بیت زاتی (دهگلان)، بیت سانگ تویی (سنندج)، بیت زوالزاش (سرو آباد)، بیت ماتی (مریوان)
و بیت آبدادانی (بیجار) نیز یاد شده است. نام های قدیمی نواحی بین سر راه کرمانشاهان و دماوند در لشکرکشی آشوریان سارگون دوم آشوری در لشکرکشی سال ۷١۳ پیش از میلاد در این مورد چنین میگوید: "کشور سیگری سو (صحنه)، کشور بیت باعان (خان

جواد مفرد کهلان
۱۳۹۶/۰۷/۲۵
0
0

"کشور سیگری سو (صحنه)، کشور بیت باعان (خانه خدا، بیستون)، ایالت ماد که در مرز الیپی است (ناحیه کرمانشاهان)، کشور ...، کشور آپساخوتی (اسد آباد)، کشور پارنوآتی (همدان)، کشور اوتیرنا (جایگاه پرآب، فامنین)، دهکده دیریستانو (تجرک)، کشور...، کشور اوریاکی (غرق
آباد)، کشورریمانوتی (محل انار، ساوه)، ایالت کشور اوپورئی (پرندک)، کشور اویا دائوئه (دارای آب بهشتی، ری)، کشور بوستیس (پردیس)، کشور آگازی (علی القاعده همان اوالی، آبعلی) کشور آمباندا (رودهن)، کشور دانانو (جایگاه بالایی، دماوند)، ایالات دوردست در مرزهای کشور
آریبی مشرق (مردم صحرانشین)، ایالت مادهای مقتدر که یوغ خدای آشور را فرو افکندند و مانند دزدان به کوهها و بیابانها روی آوردند، من هیزم شعله ور به تمام دهکده های ایشان افکندم و سراسر سرزمین ایشان را به تلهای ویران و فراموش شده مبدل ساختم." از آن جایی که آپیان
از عربهایی بین بلخ و تبرستان یاد کرده است، لذا گروهی از ایرانشناسان آریبی مشرق را همین اعراب باستانی این ناحیه دانسته اند.

جواد مفرد کهلان
۱۳۹۶/۰۷/۲۵
0
0

آرازیاش همان تیکان تپه (دژ نیرومند روی تپه، تکاب) امروزی است در کتیبه های آشوری در جوار خارخار (دیواندره) از شهری به نام آرازیاش (هَرازیاش، محل دژ نیرومند) نام برده شده است که با شهر تیکان تپه (تَو-کان تپه، دژ نیرومند روی تپه، تکاب) در شمال دیواندره (خارخار
باستانی) مطابقت دارد. مطابقت دژ زاکروتی مادهای نیرومند با حصن آباد یاسوکند تیگلت پیلسر سوم در کتیبه خود می گوید "من از خارخار (دیواندره) رهسپار شدم، از رودخانه عبور کردم، وارد زاکروتی (دژ نیرومند) شدم". از آنجاییکه شهر زاکروتی مادهای نیرومند را همان مقر دیائوکو
در دره قیزیل اوزن می دانند لذا آنجا قابل قیاس با حصن آباد یاسوکند (شهر ستوده سترگ) در شمال بیجار می باشد. शक्र zakra adj. strong, ऊति f. Uti protection. شکل زیکرتو نام زاکروتی هم خود در زبانهای ایرانی مترادف با زاکروتی به همان معنی دژ نیرومند ساخته شده بوده
و محل آن در سمت غرب دره قیزیل اوزن (رودک علیا) به سمت میانه (پاردو) ذکر گردیده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.