اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماد

نویسه گردانی: MAD
ماد. (اِخ ) دولت ماد. پادشاهی ماد. سلسله ٔ پادشاهی ایرانی که قوم ماد آنرا در سال 705 ق .م . در ناحیه ٔ مادتشکیل داد. قبایل مختلف ماد در برابر تجاوزهای پی درپی پادشاهان آشور و از آنجمله وادانیراری سوم ، شلم نصر دوم ، شمسی اداد، تیگلات پالسر چهارم ، سارگن دوم و سناخریب متحد شدند و دولت ماد را بوجود آوردند. نام ماد برای نخستین بار در کتیبه ٔ شلم نصر دوم که در سال 844 ق .م . به ماد لشکر کشید، ذکر شده . شمسی اداد نیز نام مادها را برده تیگلات پالسر چهارم هم در 744 ق .م . به ماد لشکر کشیدو از سرزمین ماد بخشهایی را به کشور آشور ضمیمه کرد. او بیش از 60 هزار اسیر گرفت و با گله های گاو، گوسفند، قاطر و شتر به کالاه (کالح ) پایتخت آشور برد. سارگن دوم با مردم «منای » که با مادها خویشی داشتند و در جنوب دریاچه ٔ ارومیه ساکن بودند جنگ کرد و «دیااکو» را به اسارت به حماة در شام برد. بعضی از مورخان این شخص را با نخستین پادشاه ماد که هرودوت آنرا «دیوکس » نامیده یکی می دانند. پس از هجوم کیمری ها به «اورارتو» و شمال آشور این دولت در خطر افتاد. «آسور حیدون » پادشاه آشور که در برابر اتحاد کیمری ها با قبایل آریایی مسکون در آذربایجان قرارگرفته بود تا کوه دماوند پیش راند ولی «کشات ریت » مادی با گروهی از مادها، کیمری ها، مانی ها و سکاها وی را عقب رانده ، و در قلعه ٔ «کی شاشو» بر او حمله برد،اما شکست یافت . از مطالب بالا روشن می شود که در نیمه ٔ اول قرن 7 ق .م . در شمال غربی ایران دولتهایی وجود داشته که ماد نیز یکی از آنها بوده است . هردوت می نویسد: آشوریها در آسیا پانصد سال حکومت کردند. اول مردمی که سر از اطاعت آنها پیچیدند مادها بودند. اینها برای آزادی جنگیدند، و رشادتها نمودند و از قید بندگی رستند. هردوت از طوایف ماد شش طایفه را نام می برد،بوس ها، پارتاکن ها، ستروخات ها، آریسانت ها، بودیها و مغها. این طوایف هرکدام زندگی سیاسی و اجتماعی جداگانه داشتند که بنابر نوشته ٔ هردوت دیوکس آنها را متحدساخت و دولت ماد را تشکیل داد. از نوشته های هرودوت چنین برمی آید که دولت ماد در 701 یا 708 ق .م . تأسیس شد و 150 سال دوام یافت و در سال 550 ق .م . به دست کورش بزرگ برچیده شد. پادشاهان ماد بنابر نوشته ٔ هرودوت عبارتند از: 1-«دیوکس » (حکومت 708 تا 655 ق .م .) 2-«فرورتیش » (حکومت 655 تا 633 ق .م .) 3-«هووخشتر» (حکومت 633 تا 585 ق .م .) 4-آستیاگس (حکومت 585 تا 550 ق .م .) دولت ماد را می توان پیشاهنگ دولت آریایی و دولت بزرگ هخامنشی دانست چه «هووخشتر» دولتهای نیرومند آن زمان یعنی آشور و بابل را ضعیف ساخت و بر ارمنستان و آسیای صغیر تا رود هالیس دست یافت . عیلام ، پارس ، هیرکانی ، طبرستان و باکتری از دولت ماد اطاعت میکردند. این دولت اصول کشورداری قبایل متحد و فنون نوین جنگ را بوجود آورد. چنانکه کوروش بزرگ پس از فتح ماد همدان را که پایتخت دولت ماد بود، مرکز پادشاهی خود قرار داد و پارسیان از آداب و رسوم و حتی طرز پوشاک مادها بهره مند شدند. از تمدن دولت ماد آثار زیادی باقی نمانده و هیچ کتیبه ای که نشان دهنده ٔ خط و زبان آنها باشد بدست نیامده ، اما هم در کتیبه های آشور و هم در سنگ نوشته های هخامنشی وجود تمدنی در ماد محرز میشود. بعلاوه چند نمونه از آثار ماد باقی است که پایه ٔ تمدن آن را نشان میدهد. این آثار عبارتند از مجسمه ٔ شیری از سنگ در نزدیکی همدان ، صورت حجاری شده ٔمردی با لباس مادی در دخمه ای نزدیک سرپل ذهاب که اکنون آنرا «دکان داود» مینامند، تصویر فروهر بر سنگ در بالای دخمه در نزدیکی صحنه ، دخمه ای در دیران لرستان که اکنون آنرا «اتاق فرهاد» میخوانند. پیکره ٔ حجاری شده ٔ مردی در حالت پرستش در دخمه ٔ کوچکی در ده «نواسحاق وند» نزدیک کرمانشاه و تصویر شاه و روحانی در دو طرف مشعل آتش در قیز قاپان . علاوه بر اینها شهر همدان با هفت قلعه ٔ رنگارنگ و کاخی که در آن بوده نشان دهنده ٔ تمدن درخشان ماد است . «پولی بیوس » درباره ٔ قصر همدان مینویسد: ستونهای این قصر از چوب سدر و سرو ساخته شده ، روی آنها را با لوحه های سیمین و زرین پوشانیده اند و تخته های پوشش عمارت هم از نقره ٔ خالص است . از زبان و خط ماد چنانکه گفته شد نشانه ای نیست ولی مورخان معتقدند زبان آنها بازبان پارسها اختلاف زیادی نداشته . از مذهب ماد نیز اطلاع صحیحی در دست نیست ولی از تصویر برجسته ٔ سنگی که در قیزقاپان ، از دوره ٔ ماد پیدا شده و آن پادشاه و روحانی را در دو طرف آتش نشان میدهد، بر میاید که مادها نیز میترا پرست و آتش پرست بوده اند. و اگر گفته ٔ آن عده از تاریخ نویسان راست باشد که زردشت از کنار دریاچه ٔ «چیچست » برخاسته باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند. بنا بر عقیده ٔ همین محققان مغها که طایفه ٔ روحانی مادها بودند مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند و زردشت چون خواست دین را پاک گرداند، مغها بر او شوریدند و وی بناچار به باختر رفت و در آنجا دین خود را گسترد. تشکیل دولت ماد در تاریخ شرق قدیم از این لحاظ اهمیت دارد که برای نخستین بار دولتی بزرگ از میان نژاد آریا برخاست . برتری نژاد سامی را پایان داد و سبب شد که دولت آریایی و بزرگ هخامنشی ایجاد شود، چنانکه پاره ای از محققان دولت هخامنشی را دنباله و مکمل دولت ماد میدانند. (از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
معد.[ م َ ع َدد ] (ع اِ) پهلو. (منتهی الارب ). پهلو از انسان و جز انسان و تثنیه ٔ آن معدان است . (از اقرب الموارد). || شکم . (منتهی الارب ) ...
معد. [ م َ ع ِ / م ِ ع َ ] (ع اِ) ج ِ معدة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به معدة شود.
معد. [ م َ ] (ع اِ) خصیةالثعلب را گویند. (برهان ) (آنندراج ). دارویی که آن را سعلب و یا خصیةالثعلب نامند. (ناظم الاطباء). خصی الثعلب است . (تحف...
معد. [ م ُ ع ِدد ] (ع ص ) آماده و تیار کننده . (غیاث ) (آنندراج ). آن که آماده و مهیا می کند و مرتب می سازد. (ناظم الاطباء). آماده کننده . مهیا...
معد. [ م ُ ع َدد ] (ع ص ) آماده و تیارشده . (آنندراج ) (غیاث ). آماده و مهیا کرده شده . (ناظم الاطباء). آماده . مهیا. ساخته . مستعد. (یادداشت به...
معد. [م َ ع َدد ] (اِخ ) قبیله ای است که زندگی خشن و سختی داشته اند. (از اقرب الموارد). اسم جمعی است که بر بعضی از قبایل عرب خاصه بر قب...
معد. [ م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن ابی الفتح نصراﷲبن رجب معروف به ابن صیقل جزری ، مکنی به ابی الندی و ملقب به شمس الدین ، صاحب «المقامات الز...
معد. [ م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن عدنان . پدر قبیله ای است . (منتهی الارب ). نام جد نوزدهم حضرت پیغمبر است . (انساب سمعانی ص 6). از نسل اسماعیل ...
معد. [ م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن علی ، مکنی به ابوتمیم : بیرون برد از سر بدان مفتعلی شمشیر خداوند معدبن علی . ناصرخسرو.و رجوع به ابوتمیم معدبن ...
معد. [م َ ع َدد ] (اِخ ) ابن منصور ۞ بن قائم بن مهدی عبیداﷲ فاطمی عبیدی ، ملقب به المعزلدین اﷲ (معز فاطمی ) صاحب مصر و افریقیه (319-365 هَ....
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۰/۰۳/۱۲ Iran
0
0

بودین: یعنى خوشبخت و غنی یعنی لران .این معنی در نام لران بختیاری زنده مانده است.
بوسین: یعنى دارندگان توتم بزکوهی همان کردوخیان هستند که گروهی از سکائیان کیمری بوده اند و در اوستا نامشان به صورت خاندان فریان یعنی دوست ایرانیان ذکر شده است. کلمه کیمری، سکا و کردوخ (=کَرد) هر سه به معنی دارندگان توتم بزکوهی هستند.به سبب اسکان آنها در قسمت علیای رود دجله کتب پهلوی و اوستا دجله را رود ارنگ یا رنگها یعنی رود بزکوهی [یا سیلابی] گفته اند.
مغ ها: مردم آذربایجان منظور هستند که تحت رهبری خاندان سپیتمه مغ داماد و پسر خوانده و ولیعهد آستیاگ و پسرانش مگابرن ویشتاسپ و زریادر زرتشت (سپیتاک بردیه) بوده اند.
آریزانتیان: یعنی نجبای حکومتی ماد شامل مردم نواحی ماد مرکزی یعنی استانهای تهران، کاشان، همدان و قزوین –زنجان کنونی بوده اند.
ستروخاتیان: یعنی خانه سفت و سنگی ها همان کرمانج ها (خانه سنگی ها یا همان ساگارتی ها=سنگ کن ها) بوده اند.
پارتاکانیان: یعنی مردم کنار رودخانه همان مردم کنار رودخانه زاینده رود اصفهان منظور می باشند.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.