اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مازه

نویسه گردانی: MAZH
مازه . [ زَ / زِ ] (اِ) استخوان میان پشت را گویند که عربان صلب خوانند. (برهان ). استخوان پشت و آن را پشت مازه نیز گویند و درد پشت را نیز پشت مازه درد خوانند. (آنندراج ). صلب و مازن و استخوان میان کمر. (ناظم الاطباء). فقرات ظهر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مازو. مازن . و رجوع به مازو و مازن شود.
- مازه ٔ پشت ؛ صلب . (مهذب الاسماء، یادداشت به خط مرحوم دهخدا): النائط، رگی در میان مازه ٔ پشت . (ملخص اللغات حسن خطیب ، یادداشت ایضاً). و رجوع به پشت مازه شود.
|| بعضی ناوی را که در میان پشت افتد گویند. (برهان ). ناومیان پشت و عضله . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
معضة. [ م ُ ع ِض ْ ض َ ] (ع ص ) ارض معضة؛ کثیر العض . (مهذب الاسماء). زمینی که در آن عض فراوان باشد. (ناظم الاطباء). یقال مکان معض و ارض م...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.