مالک دوزخ . [ ل ِ ک ِ زَ ] (اِخ ) نام فرشته ٔ موکل دوزخ
: بوزنه بیهوش از درخت بیفتاد و جان به خزانه ٔ مالک دوزخ فرستاد. (سندبادنامه ص
223). و زندان درک اسفل و زندانبان مالک دوزخ . (سندبادنامه ص
249).
چون درختی در او نه بار و نه برگ
مالک دوزخ و میانجی مرگ .
نظامی .
-
مثل مالک دوزخ ؛ با جامه ای از دود یا چیزی مانند آن سیاه شده . (امثال و حکم ج
3 ص
1485). با جامه و سر و رویی سیاه شده از گرد زغال یا دوده و جز آن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- || سخت خشمگین . (یادداشت ایضاً).