مانع داشتن
نویسه گردانی:
MANʽ DʼŠTN
مانع داشتن . [ ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) مواجه با اشکال بودن . سد و بند بر سر راه داشتن . مجاز نبودن . اشکال داشتن : مانعی ندارد (در تداول فارسی معاصر)؛ اشکالی ندارد. عیبی ندارد. مجاز است .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.