اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماوراالنهر

نویسه گردانی: MAWRʼʼLNHR
ماوراالنهر. [ وَ رَن ْ ن َ ] (اِخ ) ۞ مخفف ماوراءالنهر به معنی آنچه آن روی رود باشد. چون ملک توران از ایران آن روی رود جیحون واقع است لهذا ملک توران را ایرانیان عربی دان ماورأالنهر نامند. (غیاث ) (آنندراج ). بجای ماوراءالنهر مستعمل است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
زخرگاه تا ماوراالنهر در
که جیحون میان استش اندر گذر.

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 310).


یکی مهتر از ماورالنهر در
که بگذارداز چرخ گردنده سر.

فردوسی .


اگر پهلوانی ندانی زبان
«ورازرود» را ماوراالنهر خوان .

فردوسی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


چو شه کشور ماوراالنهر دید
جهانی نگویم که یک شهر دید.

نظامی .


و رجوع به ماوراءالنهر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ماوراءالنهر.[ وَ ئَن ْ ن َ ] (اِخ ) ناحیتی است که حدود مشرق وی حدود تبت است و جنوب وی خراسان و حدود خراسان و مغرب وی غور است و حدود خلخ ...
خانات ماوراءالنهر. [ ت ِ وَ ئَن ْ / ئُن ْ ن َ ] (اِخ )اسم تاریخ جلوس به هجری قمری 1- جغتای 6242- قراهولاگو 6393- یسومنگو 645...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.