اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماه

نویسه گردانی: MAH
ماه .(ع اِ) آب . ماء ۞ . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و نسبت بدان را ماهی ّ گویند. (از اقرب الموارد). و رجوع به ماء شود. || رجل ماه الفؤاد؛ مرد بددل و جبان یا کندخاطرگویا در آب فرورفته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (معرب ، اِ) قصبه ٔ شهر و ماهان دینورو نهاوند که یکی از هر دو را ماه الکوفه و دیگری راماه البصره نامند... ۞ (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مأخوذ از فارسی ، شهر و مدینه . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ماه نو. [ هَِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هلال . (ترجمان القرآن ) (برهان ). هلال . (ناظم الاطباء). هلال . ابن مُزنَة. ابن مِلاط. (منتهی الارب )...
همانند گل مانند ماه زیبا و با طراوت نام گوهر فروشی معاصر با بهرام گور نام یکی از ساتراپ نشینان دوره ماد
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ماه روچ یا ماه روز ، نام هر یک از روزهای ماه است . در آیین پارسی ، هر یک از روزهای ماه ، نامی ویژه ی خود دارد ، همانند سیزدهمین روز از هرماه " تیر روز...
میوه ماه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
دیوانه، مجنون، لوناتیک
ماه شید. (اِ مرکب ) نام ماه است چنانکه خورشید نام آفتاب است . (انجمن آرا) (آنندراج ). از مجعولات دساتیر است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۶ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.