ماه
نویسه گردانی:
MAH
ماه . (اِخ ) نام فرشته ای است که موکل است بر جرم قمر یعنی قرص ماه و تدبیر و مصالح روز ماه که روز دوازدهم بود از ماه شمسی به او تعلق دارد. (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ماه در ایران باستان ، علاوه بر اطلاق به جرم قمر، به فرشته ای (ایزد کره ٔ ماه ) اطلاق می شده و او مانند خورشید ستوده و مورد تعظیم و تکریم بوده است ... در تیر یشت (یشت 8) بند1 و مهریشت بند 145 و غیره مخصوصاً ماه مورد تعظیم قرار گرفته است . غالباً ماه تشکیل دهنده ٔ تخمه و نژاد ستوران شناخته شده است (یسنا 1 بند 11 و یسنا 16 بند 4 و غیره ) و نیز در اوستا مربی گیاه و رستنی خوانده شده (ماه یشت بند 4) (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
واژه های همانند
۱۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ماه برکوهان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) نوایی است که خنیاگران بزنند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 355). نام لحنی باشد از مصنفات باربد و آن لحن بیست...
ماه پرویزان . [ پ َرْ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه است که در بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع است و 197 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
بندر ماه شهر. [ ب َ دَ رِ ش َ ] (اِخ ) نام دیگر بندر معشور است . به بندر معشور رجوع شود.
ماه آزادخوی . [ هَِ ] (اِخ ) نام زن تور. (از فهرست ولف ) : زن سلم را کرد نام آرزوی زن تور را ماه آزادخوی .فردوسی .
ماه پیکر درفش . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ رَ ] (اِ مرکب ) در اصل درفش ماه پیکر، یعنی درفشی که صورت ماه بر آن تصویر شده باشد : یکی ماه پیکر درفش از...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ماه مزد کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مشاهره . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ماه شهریاران . [ هَِ ش َ ] (اِخ ) نام کوره ای است که طزر، مطامیر، زبیدیة و مرج در آن واقع است . (از معجم البلدان ذیل ماه دینار). و رجوع به...
ماه فروز محله .[ ف ُ م َ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) مرکز بلوک شهر خواست از توابع ساری و اشرف (بهشهر) است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 287). دهی است ...
ماه ابر کوهان . [ اَ ب َ ] (اِ مرکب ) از آهنگهای موسیقی است . و رجوع به ماه برکوهان شود.