اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماه دیدار

نویسه گردانی: MAH DYDʼR
ماه دیدار. (ص مرکب ) که چهره ٔ زیبا و درخشان چون ماه دارد. ماه چهر. ماه چهره . ماه رخسار. ماه منظر. ماه طلعت . ماه سیما :
از آن ماه دیدار جنگی سوار
وزان سروبن بر لب جویبار.

فردوسی .


نگه کن که آن ماه دیدار کیست
سیاوش مگر زنده شد یا پَریست .

فردوسی .


سکندر همان شب به تنها بخفت
نیامیخت با ماه دیدار جفت .

فردوسی .


غم نادیدن آن ماه دیدار
مرا در خوابگه ریزد همی خار.

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.