اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مأمور کردن

نویسه گردانی: MAMWR KRDN
مأمور کردن . [ م َءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گماشتن . منصوب کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
معمور کردن . [ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آباد کردن و اصلاح کردن و مرمت نمودن و آراسته کردن . || مسکون نمودن . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.