اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مأمونیه

نویسه گردانی: MAMWNYH
مأمونیه . [ م َءْ نی ی َ / ی ِ ] (اِخ ) نام سلسله ای است که تابع حکومت سامانیان بودند و تا قسمتی از دوره ٔ غزنویان در خوارزم استقلالی داشتند. از ابتدای کار این سلسله اطلاع کافی در دست نیست و از چند سال آخر قرن چهارم به بعد اسامی ایشان در تاریخ ایران دیده می شود. از جمله سلاطین این سلسله مأمون بن محمد خوارزمشاه است که در گرگانج حکومت داشت . بعد از او علی بن مأمون بن محمد جانشین وی شد و اوست که در دربار خودهمواره عده ای از بزرگان علم و ادب مانند ابوریجان وابونصر عراق و ابوسهل مسیحی و ابوعلی سینا را نگاه می داشت . این سلسله به سال 408 هَ . ق . بدست محمود غزنوی منقرض گردید. مأمونیان . آل مأمون . (تاریخ ادبیات ایران تألیف دکتر صفا ج 1 ص 206). و رجوع به همین مأخذ و تعلیقات چهار مقاله چ معین صص 411-415 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مأمونیه . [ م َءْ نی ی َ / ی ی ِ ] (اِ) نوعی از نان شکری . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ) ۞ . || نوعی ازپوشاک و لفافه . (ناظم الاطباء)...
مأمونیه . [ م َءْ نی ی َ / ی ِ ] (اِخ ) دهی است بین ری و ساوه . (از معجم البلدان ). قصبه ٔ مأمونیه مرکز بخش زرندو تابع شهرستان ساوه است ک...
مأمونیه . [ م َءْ نی ی َ ] (اِخ ) محله ٔ بزرگ و پروسعتی است در بغداد بین نهرالمعلی و باب الازج و منسوب به مأمون خلیفه است . (از معجم البل...
عریب مأمونیة. [ ع َ ب ِ م َءْ نی ی َ ] (اِخ ) از زنان شاعر و مغنی و ادیب و عودنواز بود. گویند که وی دختر جعفربن یحیی برمکی است . بسال 181 ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.