گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مأوا یافتن نویسه گردانی: MAWʼ YAFTN مأوا یافتن . [ م َءْ ت َ ] (مص مرکب ) مأوا کردن : چرا سوزن چنین دجال چشم است که اندر جیب عیسی یافت مأوا. خاقانی .و رجوع به مأوا کردن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود