مبلق
نویسه گردانی:
MBLQ
مبلق . [ م ُ ب َل ْ ل َ ] (ع ص ) مُبَلَّقَة. اصلاح شده . (ناظم الاطباء). نعت مفعولی مذکر از تبلیق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). با چوب ساج تخته پوش شده . (ازفرهنگ جانسون ). و رجوع به تبلیق و ماده ٔ بعد شود.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مبلغ. [ م َ ل َ ] (ع مص ) به حد کمال و خوبی رسیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) کمال و حد رسیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کمال ...
مبلغ. [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) رساننده . (آنندراج ). ابلاغ کننده . رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مبلغ. [ م ُ ب َل ْ ل ِ ] (ع ص ) رساننده . (غیاث ). رساننده و کسی که حکم و امر را بدیگران می رساند و ابلاغ می کند. (ناظم الاطباء). رساننده و ک...
مبلغ. [ م ُ ب َل ْ ل َ ] ۞ (ع ص ) رسانیده شده . (غیاث ).
مبلغ. [ م ُ ل َ ] (ع ص ) رسانیده شده . صیغه ٔ اسم مفعول از ابلاغ است و متفرع از ابلاغ که به معنی رسیدن و کامل شدن است . چنانکه گویند ای...
(تبلیغ کننده) این واژه عربی است و پارسی جایگزین این است:
سمسین samsin (سنسکریت)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.