مبهم
نویسه گردانی:
MBHM
مبهم . [ م ُ ب َهَْ هَِ ] (ع ص ) جداکننده . (آنندراج ). مبهم البهم ؛ جدا کننده ٔ ستور ریزگان را از مادر آنها در چرا. (ناظم الاطباء). || اقامت کننده در جائی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
مبهم . [ م ُ هََ ] (ع ص ) دربسته . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط) (از ذیل اقرب الموارد). || اصم . (محیطالمحیط). || ب...
مبهم .[ م ُ هَِ ] (ع ص ) بندکننده ٔ در. || پوشیده دارنده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || مجهول و مطلق گذارنده ٔ چیزی . (ناظم الاطبا...
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: گوفرا gufrâ (اوستایی: gufra)، موئیروس muïrus (اوستایی)، ویهورید vihurid (مانوی) **** فانکو آدینات 09163657...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: بژناگوفرا bežâgufrâ (بژنا + گوفرا: مبهم؛ از اوستایی: gufra) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: راناب گوفرا rânâb-gufrâ (راناب از کردی rânâw: ضمیر + گوفرا: مبهم از اوستایی: گوفرَ gufra) **** فانکو آد...
این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: بژناگوفرای گومیگ bežâgufrâye-gumig (بژنا + گوفرا: مبهم؛ از اوستایی: gufra + گومیگ: مرکب؛ از مان...