متخالف
نویسه گردانی:
MTḴALF
متخالف . [ م ُ ت َ ل ِ ] (ع ص ) مقابل و روبرو و مغایر وناموافق . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). عماد متخالف الابعاد؛ ستونهائی که فاصله شان با یکدیگر مختلف باشد. (از فرهنگ جانسون ). || با همدیگر خلاف کننده . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به تخالف شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.