متعرج
نویسه گردانی:
MTʽRJ
متعرج . [ م ُ ت َ ع َرْ رِ ] (ع ص ) بنای کج . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بنای ناراست و پله دار. (ناظم الاطباء). و رجوع به تعرج شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
مُتَعَرِّج. {مُ تَ عَ رَّ}. (ا. ص. ع.) که با نام زیگزاگ وارد فارسی و ترکی شده طرحی است متشکل از رسمی منکسر که منظما به چپ و راست رفته با تشکیل گوشه ها...
مُتَعَرِّج. {مُ تَ عَ رَّ}. (ا. ص. ع.) که با نام زیگزاگ وارد فارسی و ترکی شده طرحی است متشکل از رسمی منکسر که منظما به چپ و راست رفته با تشکیل گوشه ها...