متلعذم
نویسه گردانی:
MTLʽḎM
متلعذم . [ م ُ ت َ ل َ ذِ ] (ع ص ) خورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خورنده و چاشنی کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تلعذم شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
متلازم . [ م ُ ت َ زِ ] (ع ص ) همراه . وابسته : چنانکه ممدوح به شعر نیک شاعر معروف شود شاعر به صله ٔ گران پادشاه معروف شود که این دو معن...