متنزل . [ م ُ ت َ ن َزْ زِ ] (ع ص ) به درنگ و مهلت فرود آینده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آهسته و به درنگ فرودآینده . (ناظم الاطباء). فرود آینده و نازل شونده
: تأیید خدایی به تن او متنزل
اقبال سمایی به رخ او متوجه .
منوچهری .
رجوع به تنزل شود.