اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

متواری گونه

نویسه گردانی: MTWʼRY GWNH
متواری گونه . [ م ُ ت َ ن َ /ن ِ / م ُ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) در حال تواری . کسی که تقریباً بحال تواری است . نهان گونه . همانند کسی که در اختفا بسر می برد. متواری وار : لشکر غور را چنان چشم زخمی افتاد و من بنده در هرات چون متواری گونه همی گشتم به سبب آنکه منسوب بودم به غور. (چهارمقاله ٔ نظامی عروضی ص 132). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.